دانشجوی شهید استان گیلان - سید مهدی سید جوادی:
بر شما باد قرآن، قرآن، قرآن!
مبادا دیگران در علم و عمل به آن بر شما پیشی گیرند!
دانشجوی شهید استان گیلان - سید مهدی سید جوادی:
بر شما باد قرآن، قرآن، قرآن!
مبادا دیگران در علم و عمل به آن بر شما پیشی گیرند!
دانشجوی شهید استان مرکزی - اسماعیل بهاری:
چقدر دورند از حقیقت، کسانی که مدفون در وجود خویشند و تجملات زندگی را که خدایمان فتنه اش دانسته سخت دل بسته اند..
بسم الله الرحمن الرحیم
با توجه به برگزاری مسابقات رباتیک دانشجویی در اسفند ماه امسال، بسیج دانشجویی دانشگاه پیام نور مرکز کرمانشاه در نظر دارد برای شرکت در این مسابقات و مسابقات آینده، اقدام به تشکیل تیم رباتیک نماید.
علاقمندان جهت ثبت نام و عضویت در تیم بسیج دانشجویی دانشگاه، به دفاتر بسیج دانشگاه مراجعه نمایند.
جهت آشنایی با مسابقات به سایت درج شده در تصویر زیر مراجعه نمایید.
شب نهم: امان نامه را از دشمنان نمی گیریم.
شب تاسوعا شمر از طرف اردوگاه ظلم و استکبار برای حضرت عباس علیه السلام امان نامه آورد و به او وعده داد که با ما باش و در امان باش. یعنی از حسین زمانه ات دست بکش و در امان بمان. اما عباس چه کرد؟ آیا امان نامه به بهانه امنیت و آسایش خرید و بهایش یعنی حسین را فروخت؟ و یا تا آخرین نفس به پای حسین ایستاد و هرگز او را تنها نگذاشت؟ بدانیم تاریخ تکرار می شود. نکند با وعده برداشته شدن تحریم و دادن مقداری پول و غذا و دارو از اردوگاه حسین علیه السلام جدا شویم و با یزیدیان صلح کنیم و حسینیان تنها بمانند...
شب ششم: بی یاری امام حسن(ع) سنگ بنای شکل گیری پرشکوه ترین نرمش
قاسم ابن الحسن در زمان پدر خیلی کوچک بود و نمی توانست او را یاری کند و از طرفی امام حسن علیه السلام در نبود یار و یاور و در زمانی که نزدیک ترین افراد به وی و حتی سرداران سپاهش نیز او را تنها گذاشتند مجبور به نوشیدن جام زهر شد و بزرگترین نرمش قهرمانانه تاریخ را انجام داد. اما قاسم زمانی که بزرگ شد و توانایی یاری امام زمانش را پیدا کرد دیگر اجازه تکرار تاریخ را نداد و این بار جامی از عسل را به امام خویش نوشانید. تبیین دلایل صلح امام حسن مجتبی علیه السلام می تواند راهگشای بسیاری از مسایل امروز ما باشد.
شب پنجم: هر چه داریم در راه مبارزه می دهیم عبدا... ابن حسن، آن کودک بزرگوار در راه امام خویش هر آنچه را که می توانست و در اختیار داشت فدای امام خویش کرد. و آنقدر کوچک بود که دستانش یارای گرفتن شمشیر نداشت ولی همان دستان کوچک را سپر بلای امامش کرد و به ما نشان داد فرقی ندارد جنگ، چه جنگی باشد، خواه نظامی، خواه فرهنگی و خواه اقتصادی، مهم این است در این راه آنچه را که در توان داری نثار ولی کنی.
|
شب چهارم: مادران ضد استکباری |